از آلبرت اینشتین دانشمند معاصر در اواخر عمرش و حرف‌های قابل تامل او .

 

دکتر ها و پرستارانم بهم می کن به زودی حالت بهتر می شه اما من می توانم مرگ رو احساس کنم که اطرافم قدم می زنه بیشتر زندگیم صرف این شد که با استفاده از علم ادراک انسان را کسترش بدم همه عمرم سعی کردم هرجا هستم انسانیت را بین انسانها کسترش بدم فکر کردم اگر نمی توانم دنیا را تغییر بدم در حد خودم کارهای بزرگ برای بشریت انجام بدم اما وقتی امروز مرگ را نزدیک خودم می بینم هیچ کدوم از این ها برام معنی ندارد الان با خودم فقط فکر می کنم که مرگ چیه و دستاورد وهدف زندگی چیه؟ شاید باید در زندگی کارهای دیگه ای انجام می دادم و جور دیگه ای زندگی می کردم نمی دونم نمی دونم . احساس می کنم تمام عمرم رو هدر دادم .

زندگی ,آلبرت اینشتین منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تم میکر | انجام خدمات تحت وب سایت دانلود و سرگرمی:::top-mobile قیمت طلا و ارز جهان نما هرجا خبر روان هنر مرکز موسیقی